جزوه متون فقه ۱ شعیب نظری (قسمت پنجم )
الفصل الثانی:
فی عقد البیع و آدابه.
-و هو الایجاب و القبول الدالان علی نقل الملک بعوض معلوم.
تعریف عقد بیع و بررسی اشکالات وارد بر آن
تعریف کلاسیک عقد بیع
تعریف کلاسیک از عقد بیع، بر انتقال مالکیت یک شیء (مبیع) در مقابل عوضی معلوم (ثمن) تاکید دارد. این تعریف، بیع را به عنوان یک عقد معوض و تملیکی معرفی میکند.
اشکالات وارد بر تعریف کلاسیک:
- شامل شدن اجاره و صلح: یکی از مهمترین انتقاداتی که به این تعریف وارد میشود، این است که عقد اجاره و صلح نیز با این تعریف مطابقت میکنند. در هر دو عقد، نوعی انتقال مالکیت یا حق استفاده از مال صورت میگیرد.
- شامل نبودن معاملات لال و وکالتی: این تعریف، معاملاتی را که به وسیله وکیل انجام میشود یا در آن یکی از طرفین لال است، پوشش نمیدهد.
- تفاوت هبه و بیع: هبه نیز نوعی انتقال مالکیت است، اما عوض در آن جنبه فرعی دارد، در حالی که در بیع، عوض جزء لاینفک عقد است.
تعریف قانون مدنی ایران
ماده 338 قانون مدنی ایران، تعریف جامعتری از بیع ارائه میدهد: "بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم." این تعریف، بر انتقال مالکیت عین (شیء) تأکید دارد و به طور ضمنی، معوض بودن عقد را نیز در نظر میگیرد.
حل تعارض بین ماده 183 و 338 قانون مدنی
ماده 183 قانون مدنی، عقد را به عنوان تعهدی معرفی میکند که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر میپذیرند. این تعریف، جنبه تعهدی عقد را برجسته میکند. در حالی که ماده 338، جنبه تملیکی عقد بیع را مورد تاکید قرار میدهد.
برای حل این تعارض، میتوان گفت که عقد بیع هم جنبه تعهدی دارد (تعهد به تسلیم مبیع و پرداخت ثمن) و هم جنبه تملیکی (انتقال مالکیت عین). اما اثر اصلی و مستقیم عقد بیع، انتقال مالکیت است و تعهدات طرفین، اثری تبعی برای تحقق این انتقال محسوب میشود.
نتیجهگیری
تعریف عقد بیع، موضوعی است که در طول تاریخ فقه و حقوق مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هرچند تعریف کلاسیک بیع، درک اولیهای از این عقد را فراهم میکند، اما دارای برخی اشکالات است. تعریف قانون مدنی ایران، با تاکید بر انتقال مالکیت عین، تعریف جامعتری ارائه میدهد. با این حال، برای درک کامل ماهیت عقد بیع، باید به جنبههای مختلف آن از جمله جنبه تعهدی و تملیکی توجه داشت.
نکات قابل توجه:
- عوض در بیع: عوض در بیع، جزء لاینفک عقد است و بدون آن، عقد بیع صحیح نخواهد بود.
- تفاوت بیع و هبه: اگرچه در هبه نیز انتقال مالکیت صورت میگیرد، اما عوض در هبه جنبه فرعی دارد.
- عقد بیع و سایر عقود: عقد بیع با عقودی مانند اجاره، صلح و هبه متفاوت است.
- اهمیت قصد طرفین: قصد طرفین در انعقاد عقد بیع از اهمیت بالایی برخوردار است.
فلا یکفی المعاطاة نعم یباح التصرف و یجوز الرجوع مع بقاء العین.
پس بیع معاطاتی کافی نیست بلکه در این عقد تصرف مباح می شود و مالک می تواند در صورت باقی نبودن عین رجوع کند و مال خودش را پس میگیرد.
بیع معاطاتی و مسائل مرتبط با آن
بیع معاطاتی یکی از مباحث مهم در فقه و حقوق است که به دلیل ماهیت عملی و روزمره آن، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این نوع بیع، توافق طرفین بر سر معامله به صورت عملی و با داد و ستد کالاها صورت میگیرد، بدون اینکه لزوماً از الفاظ خاصی برای ایجاب و قبول استفاده شود.
اختلاف نظر فقها درباره ماهیت بیع معاطاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در خصوص بیع معاطاتی مطرح میشود، ماهیت حقوقی آن است. برخی از فقها معتقدند که بیع معاطاتی یک عقد متزلزل است و طرفین میتوانند تا زمانی که عقد لازم نشده است، از آن برگردند. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که معاطات صرفاً موجب اباحه تصرف میشود و مالکیت منتقل نمیشود.
تأثیر ماهیت بیع معاطاتی بر حقوق طرفین
نتیجه این اختلاف نظر، در تعیین حقوق طرفین معامله، به ویژه در خصوص نماء (افزایش یا منفعت حاصل از مال) بسیار مهم است. اگر عقد معاطاتی متزلزل باشد، نماء به مالک اصلی تعلق میگیرد. اما اگر صرفاً موجب اباحه باشد، ممکن است نماء به کسی که مال را در اختیار دارد، تعلق گیرد.
نماء و انواع آن
نماء به هرگونه افزایش یا منفعتی گفته میشود که از مال حاصل شود. نماء میتواند مادی (مانند میوه درخت) یا معنوی (مانند آموزش دادن یک حیوان) باشد. همچنین، نماء به دو دسته منفصل و متصل تقسیم میشود.
تبدیل معاطات به بیع در صورت تلف شدن مال
در صورتی که مالی که موضوع معاطات بوده است، تلف شود، دو احتمال مطرح میشود:
- معاوضه خاص: برخی از فقها معتقدند که این نوع معامله، یک معاوضه خاص است که در شرع تعریف نشده است.
- بیع: برخی دیگر معتقدند که با تلف شدن مال، معاطات به بیع تبدیل میشود.
قبض و اقباض در معاطات
قبض و اقباض (گرفتن و دادن) از ارکان اصلی معاطات است. اگر فقط یکی از طرفین مال را قبض کند، اختلاف نظر وجود دارد که آیا این معامله، معاطات محسوب میشود یا خیر.
قانون مدنی ایران و بیع معاطاتی
ماده 339 قانون مدنی ایران، بیع معاطاتی را به رسمیت شناخته و بیان میکند که عقد بیع میتواند به صورت عملی و با داد و ستد نیز واقع شود. همچنین، این ماده، معاطات را برای انعقاد کلیه عقود حقوقی، به جز موارد استثنا شده، کافی میداند.
بیع معاطاتی، به دلیل ماهیت عملی و عدم نیاز به الفاظ خاص، از اهمیت ویژهای برخوردار است. با این حال، اختلاف نظرهای موجود در خصوص ماهیت حقوقی آن، موجب شده است که احکام مربوط به آن نیز متفاوت باشد. برای حل این اختلاف نظرها، نیاز به بررسی دقیقتر مبانی فقهی و حقوقی است.