وبلاگ حقوقی شعیب نظری

نکات کلیدی و مهم دروس رشته حقوق

وبلاگ حقوقی شعیب نظری

نکات کلیدی و مهم دروس رشته حقوق

اصول عملیه، تعارض ادله، امارات، الفاظ، اوامر و...

سه شنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ

 ۱. اصول عملیه

اصول عملیه قواعدی هستند که در مواردی که دلیلی از ادله شرعی (مثل آیات و روایات) برای مسئله‌ای موجود نیست یا دلیل مشکوک است، برای تعیین وظیفه مکلف به کار می‌روند. اصول عملیه به چهار دسته تقسیم می‌شوند:

- **اصل برائت**: وقتی فرد یقین به حکمی ندارد و دلیل معتبری برای اثبات تکلیف وجود ندارد، اصل برائت جاری می‌شود و او از آن تکلیف بریء الذمه می‌گردد.

- **اصل احتیاط**: در مواردی که مکلف نمی‌داند آیا انجام یا ترک فعلی تکلیف دارد یا خیر، بر اساس اصل احتیاط باید جانب احتیاط را رعایت کند.

- **اصل استصحاب**: استصحاب به معنای باقی نگه‌داشتن حالت قبلی در صورت شک است؛ یعنی اگر فرد در وجود یا عدم تکلیف شک کند، به وضعیت قبلی رجوع می‌کند.

- **اصل تخییر**: در مواردی که مکلف میان دو یا چند گزینه شک دارد و هیچ‌کدام ترجیحی بر دیگری ندارد، اصل تخییر جاری می‌شود و مکلف در انتخاب هر یک از آن‌ها مختار است.


 ۲. تعارض ادله

تعارض ادله زمانی رخ می‌دهد که دو یا چند دلیل شرعی با هم در تضاد باشند و به ظاهر قابل جمع نباشند. برای حل تعارض، ابتدا سعی می‌شود میان ادله جمع دلالی صورت گیرد؛ یعنی از طرقی مثل تفسیر خاص به عام یا مطلق به مقید، تضاد ظاهری از بین برود. اگر جمع دلالی ممکن نباشد، به **ترجیح** ادله پرداخته می‌شود؛ یعنی یکی از ادله بر اساس مرجحاتی مثل موافقت با قرآن یا موافقت با سنت، مقدم می‌شود. اگر مرجحی وجود نداشت، **تخییر** میان آن‌ها مطرح می‌شود.


 ۳. امارات

امارات ادله‌ای هستند که ظن آورند و حجیت آن‌ها بر اساس دلیل خاص شرعی یا عقلی پذیرفته شده است. امارات مثل **خبر واحد** یا **ظواهر الفاظ**، برخلاف اصول عملیه، زمانی به کار می‌روند که ظن قوی وجود داشته باشد. امارات در واقع منابع و ادله‌ای هستند که برای استنباط احکام شرعی استفاده می‌شوند، و حجیت آن‌ها از سوی شرع پذیرفته شده است.


 ۴. الفاظ

مبحث الفاظ در اصول فقه به چگونگی استفاده از الفاظ و معانی آن‌ها در متون شرعی می‌پردازد. بحث الفاظ به معانی تحت‌اللفظی، مجاز، کنایه و همچنین دلالت الفاظ در آیات و روایات شرعی می‌پردازد. در این مبحث توجه به **حقیقت و مجاز**، **دلالت مطابقتی و تضمنی** و **استعمالات لفظی** از اهمیت خاصی برخوردار است.


 ۵. اوامر

اوامر به دستورات شرعی اشاره دارد که در آیات و روایات آمده است. اوامر در اصول فقه به معنای طلب فعل از مکلفین است. مهم‌ترین مباحث در این بخش عبارتند از:

- **صیغه امر**: صیغه‌هایی مانند «افعل» که دلالت بر وجوب دارد.

- **اقتضای امر**: آیا امر همیشه دلالت بر وجوب دارد یا ممکن است در مواردی مستحب باشد؟ اگر قرینه‌ای برای وجوب وجود نداشته باشد، امر به مستحب تفسیر می‌شود.

- **امتثال و تکرار**: آیا انجام یک بار امر کفایت می‌کند یا تکرار آن لازم است؟

- **امر به شیء**: آیا دلالت بر نهی از ضد آن دارد یا خیر؟


 ۶. نواهی

نواهی در فقه به معنای دستورات شرعی برای ترک فعل هستند. صیغه نواهی در زبان عربی بیشتر به صورت «لا تفعل» آمده و معمولاً بر حرمت دلالت می‌کند، مگر اینکه قرینه‌ای بر کراهت آن وجود داشته باشد. مباحث مرتبط با نواهی شامل:

- **دلالت نهی**: آیا نهی همیشه دلالت بر حرمت دارد یا ممکن است به معنای کراهت باشد؟

- **ترک نواهی**: آیا ترک نواهی نیاز به تکرار دارد یا یک بار ترک کافی است؟

- **نهی از شیء**: آیا نهی دلالت بر فساد آن شیء دارد؟ یعنی اگر فعلی که نهی شده انجام شود، آن عمل باطل است یا خیر؟


 ۷. عام و خاص

بحث عام و خاص به تفاوت میان واژگان و جملاتی که معنای گسترده‌ای دارند (عام) و آن‌هایی که معنای محدودتری دارند (خاص) می‌پردازد. 

- **عام**: واژه یا جمله‌ای است که بر همه اعضای یک دسته یا گروه دلالت می‌کند، مثل کلمه «کل» یا «جمیع».

- **خاص**: واژه یا جمله‌ای است که دامنه محدودتری نسبت به عام دارد. در فقه، اگر دلیلی خاص بعد از دلیل عام بیاید، دلالت خاص بر تخصیص عام است.

- **تخصیص**: وقتی دلیلی خاص وارد شود و بخشی از افراد یا موضوعات مشمول عام را از حکم آن خارج کند.


 ۸. مفهوم و منطوق

**منطوق** به معنای آن چیزی است که به‌صراحت از یک جمله فهمیده می‌شود، یعنی معنای مستقیم و آشکار جمله. در مقابل، **مفهوم** به معنایی گفته می‌شود که به‌طور غیرمستقیم و از راه فهم عرفی یا عقلانی از جمله برداشت می‌شود.

- **مفهوم موافق**: دلالتی است که با منطوق سازگار است و معنای بیشتری از آن می‌گیرد.

- **مفهوم مخالف**: دلالتی است که مخالف منطوق جمله است. برای مثال، اگر گفته شود «اگر کسی روزه‌دار است، نماز بخواند»، مفهوم مخالف آن این است که اگر کسی روزه‌دار نیست، ممکن است نیاز به نماز خواندن نداشته باشد.


 ۹. مطلق و مقید

**مطلق** در فقه به جمله یا کلمه‌ای اطلاق می‌شود که هیچ شرط یا قیدی برای آن ذکر نشده است، مانند «انسان»، که شامل هر انسانی می‌شود. **مقید** به معنای آن است که جمله یا کلمه به شرط یا صفت خاصی محدود شده باشد، مثل «انسان عادل». در اصول فقه، اگر دلیلی مقید بعد از دلیل مطلق وارد شود، دلیل مطلق را تفسیر می‌کند و آن را مقید می‌سازد.

- **تقید**: دلیلی است که اطلاق یک حکم را محدود می‌کند.


۱۰. مجمل و مبین

**مجمل** به دلیلی گفته می‌شود که معنای آن به‌طور کامل واضح نیست و نیاز به توضیح و تفسیر بیشتری دارد. مجمل می‌تواند به دلیل پیچیدگی زبانی، ابهام در مصداق یا عدم وضوح دلالت لفظی باشد. 

**مبین**، در مقابل، دلیلی است که معنای آن کاملاً روشن و بدون ابهام است. در اصول فقه، وظیفه مجتهد این است که در صورت وجود دلایل مجمل، به دلایل مبین مراجعه کند تا معنای مجمل روشن شود.

- **تبیین مجمل**: فرآیند تفسیر و توضیح دلیلی که مبهم یا نیازمند تفسیر است.


 نتیجه‌گیری

این جزوه اصولی به بررسی مهم‌ترین مباحث اصول فقه پرداخته است که همگی در فرآیند استنباط احکام شرعی توسط مجتهدین و فقیهان مورد استفاده قرار می‌گیرند. اصول عملیه به‌عنوان آخرین راهکار برای تعیین تکلیف مکلف، و سایر مباحث مانند تعارض ادله، الفاظ، اوامر و نواهی، مطلق و مقید و غیره، نقش مهمی در تفسیر و فهم دقیق متون شرعی دارند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۶/۲۷
شعیب نظری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی