نکات کلیدی حقوق مدنی (قسمت پنجم )
نکته۴۱: تبدیل تعهد مستنبط از قانون مدنی به چهار قسم تقسیم میشود:
الف.تبدیل تعهد ازطریق تبدیل موضوع دین باشد.
ب. تبدیل تعهد ازطریق تبدیل متعهد (دکترکاتوزیان این نوع ازتبدیل تعهدراهمان عقدضمان میدانند.)
ج.تبدیل تعهد ازطریق تبدیل مسبب یا منشاء دین
د. تبدیل تعهدازطریق تبدیل داین یا متعهد له (دکترکاتوزیان این نوع تبدیل تعهدرا همان عقدحواله میدانند.)
نکته۴۲: تهاتر، مطلقاً قهری است و ماهیت حقوقی آن واقعهی حقوقی قهری میباشد و ارادهی طرفین فقط برای آماده سازی مقدمات برای وقوع تهاتر مؤثر است.پس چه در تهاتر قضایی و چه تهاتر قراردادی و ایقاعی، تهاتر مطلقاً قهری میباشد و فقط طرفین به وسیلهی تبدیل تعهد یا ابراء و یا حکم دادگاه، شرایط وقوع آن را فراهم میآورند.
نکته۴۳: ماهیت حقوقی مالکیت مافی الذمه مانند تهاتر واقعهی حقوقی قهری میباشد و به دو سبب به وجودمی آید:
الف.قراردادی، که مطابق آن داین طلب خودرا به مدیون هبه یاصلح مینماید.
ب.قهری، که ویژهی جایی است که وارث به مورث مدیون باشد و مورث فوت کند که دراینصورت وارث نسبت به سهم الارثش مالک مافی الذمه میشود.
نکته۴۴: کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق آن نبوده است، دریافت کند ملزم است آن را به صاحبش تسلیم کند و ضامن عین و منافع آن مال میباشد اعم ازاینکه به عدم استحقاق خود عالم باشد یا جاهل.
نکته۴۵: هرکجا که شروع تصرف شخصی با اذن بوده باشد لکن پس ازمدتی یا پس از انقضاء مهلت، منکر رابطهی امانی شود، وی درحکم غاصب بوده و یدش، از ید امانی به ید ضمانی تبدیل شده و درصورت اتلاف یا تسبیب، ضامن خواهد بود.
نکته۴۶: هریک ازغاصبین درمقابل مالک مسؤول جبران منافع زمان تصرف خود ولاحقین خودمی باشند چه استفاده کرده باشند چه استفاده نکرده باشند، اما بین خودِغاصبین هریک مسؤول منافع زمان تصرف خود میباشد وباید ازعهدهی آن برآید.
نکته۴۷: هریک ازغاصبین که جاهل به غصبی بودن مال میباشند، پس ازتأدیهی مثل یا قیمت به مالک، حق رجوع به فروشندهی خودنسبت به ثمن و خسارات را خواهند داشت اما اگرعالم بوده باشند، فقط حق رجوع به ثمن آن را از باب استیفای بلا جهت فروشنده خواهند داشت.
نکته۴۸: تفاوتهای اتلاف وتسبیب :
الف.دراتلاف تقصیرنقشی ندارد درحالیکه درتسبیب، تقصیررکن مسؤولیت است.
ب.اتلاف همیشه ناشی ازفعل است اما تسبیب، میتواندناشی از فعل یا ترک فعل باشد.
ج.اتلاف تلف مستقیم مال است اما تسبیب، تلف با واسطهی مال میباشد.
نکته۴۹: اصولاً درتمامی عقود، موضوع عقد باید معلوم باشد.حال دربرخی عقودکه قصد اولیهی طرفین درآن کسب سود میباشد و به آن عقودمغابنه ای گویند.این علم بایدتفصیلی باشد ودرآن دسته ازعقودی که قصد اولیهی طرفین احسان ونیکی میباشدو به عقود مسامحه ای معروفند، این معلوم بودن میتواند اجمالی باشد مثل هبه، صلح، ضمان و…
نکته۵۰: عقد فاسد هیچ اثری ندارد ولی بطلان عقد واجد اثراست. مراد از عقد باطل، این است که بین طرفین هیچ اثری در عالم قراردادی ایجاد نشده است.بنابراین عقد باطل، واجدهیچ اثرحقوقی نیست پس نمی تواند دعوایی هم از آن نشأت بگیرد.پس اگر عقدباطل واجد دعوایی نیست، صلح دعوای مبتنی برمعاملهی باطله نیز، پوچ و باطل است (ماده ۷۶۵ ق.م) اما بطلان عقد یعنی ما در عالمی غیر از عالم قراردادی هستیم و به عالم قانون و الزامات قانونی میرسیم که خط مشی ما را پس از یک عقد فاسد تعیین مینماید و مثلاً ما را ملزم به رد مقبوضین به عقد فاسد میکند.پس چون بطلان عقد واجد اثرمی باشد و قانون برخی آثاررا برآن مترتب مینماید میتواند دعاوی را به وجود آورد واین دعاوی مبتنی برمعاملهی باطله نیست بلکه ناشی از بطلان معامله است و دعوا برسرالزامات خارج ازقرارداد میباشد واین دعاوی قابل صلح میباشند.