نکته۳۱: منظوراز اینکه مورد معامله باید مالیت داشته باشد یعنی بین طرفین بیارزد و معیارش” شخصی” میباشد برعکس منفعت عقلایی داشتن که معیارش ” نوعی” بوده و مقصوداین است که نوع متعارف بشر آن را سودمند بداند.
نکته۳۲: منظور از اینکه موردمعامله مبهم نباشد یعنی مجهول نباشد و معلوم باشد یعنی مقدار، جنس و وصف موضوع معامله باید برای طرفین مشخص باشد مگردر مواردی مثل عقد جعاله و ضمان که علم اجمالی بر موضوع آن کفایت مینماید.
نکته۳۳: درمواردی که مال غیرمعامله میشود یعنی میفهمیم معامِل اصیل نیست، نباید به واسطهی اصل صحت او را نایب فرض کنیم زیرا نیابت خلاف اصل است ویک ادعا ست.بنابراین همیشه میگوییم اصل براین است که معامل اصیل است.درغیراینصورت او را فضول فرض میکنیم مگر اینکه وی نمایندگی خودرا که یک ادعا ست ثابت نماید.
نکته۳۴: شروط باطل و مبطل عقدعبارتند از:
۱- شرط خلاف مقتضای ذات عقد
۲- شرط مجهولی که باعث جهل به عوضین بشود.
۳- شرط نامشروعی که باعث نامشروعیت جهت معامله شود (این شرط مصرح درقانون مدنی نیست).