وبلاگ حقوقی شعیب نظری

نکات کلیدی و مهم دروس رشته حقوق

وبلاگ حقوقی شعیب نظری

نکات کلیدی و مهم دروس رشته حقوق

۵۵ مطلب توسط «شعیب نظری» ثبت شده است

مأذونیت: مصدر جعلی ، مأذونین.

مأجور: به معنی عین مستأجره استعمال شده است.

مؤجل: تعهدی که انجام دادن مشروط به رسیدن اجل معین باشد.

مؤسس: کسی که سازمان یا کار یا گروهی را بوجود می آورد.

ماترک: مالی که با فوت مالک آن و بحکم قانون به وارث تعلق گیرد.

مالک: صاحب ملک، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضی، صاحب سرمایه در عقد مضاربه

مالکیت: حق استعمال و بهره برداری و انتقال یک چیز به هر صورت مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.

مایملک: قسمت مثبت از دارایی شخص را گویند.

مباح: چیزی که ترک و فعلش جایز است.

مباحات: اموالی که ملک اشخاص حقیقی یا حقوقی نباشد.

مباشر: کسی که از طرف مالک بطور مستمر اداره اموال او را تصدی می کند.

مبطل: باطل کننده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۱۷
شعیب نظری

شفیع: صاحب حق شفعه.

شقاق: ناسازگاری، دشمنی ، نفاق.

شوارع: جاده ها، راه های وسیع.

صحت: یک عمل حقوقی است و عبارت از مطابقت آن عمل با شرایط قانونی می باشد.

صداق: مهر زن، کابین.

صراف: بازرگانی که معاملات پولی می کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۱۵
شعیب نظری

خیار تدلیس: تدلیس، عمل موجب فریب طرف معامله است و وجود آن سبب پیدایش حق فسخ میشود

خیار حیوان: اگر مبیع حیوان باشد مشتری از حین عقد تا سه روز اختیار فسخ عقد را دارد.

خیاررؤیت و تخلف وصف: هرگاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار است که بیع را فسخ یا به همان نحو که هست قبول نماید.

خیار شرط: در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معینی برای بایع یا مشتری یا هر دو شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.

خیار عیب: اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده، مشتری مختار است در قبول معیوب یا اخذ ارش یا فسخ معامله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۱۳
شعیب نظری

ثلث: یک سوم – یک سوم، بخشی از ترکه که وصایای مالی موصی تا آن میزان بدون اجازه ورثه نافذ است.

ثمن: یک هشتم – از فروض ارث است و آن نصیب زوجه است خواه یکی باشد خواه بیشتر. به شرطی که از متوفی فرزندی مانده باشد / مالی که عوض مبیع در عقد بیع قرار می گیرد.

جاعل: از نظر حقوق مدنی متعهد در جعاله را گویند

جرایم: جمع جرم است که عبارتست از مخالفت یا نهی که قانون برای آن مخالفت مجازات کرده باشد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۱۱
شعیب نظری

تابعیت: رابطه ای است سیاسی که فردی یا چیزی را به دولتی مرتبط می سازد به طوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابطه ناشی می شود.

تاجر:کسی که شغل معمولی خود را معاملات تجاری قرار دهد.

تبرع: در عطاء یعنی دادن مال بدون چشم داشت عوض

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۰۹
شعیب نظری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۰۵
شعیب نظری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۰۰
شعیب نظری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۵۵
شعیب نظری

رابطه بین مالک و غاصبین 

 

مسئولیت تضامنی :

مالک می تواند عین و در صورت تلف شدن عین ،مثل یا قیمت تمام یا قسمتی از مال مغصوب را از غاصب اولی یا از هر یک از غاصبین بعدی که بخواهد مطالبه کند .

قانون برای حفظ حقوق مالک به وی اجازه داده است که عین مال مغصوب و در صورت تلف آن مثل یا قیمت آن را از هریک از غاصبین بخواهد و اگر تشخیص دهد که هیچکدام از غاصبین به تنهایی قادر به پرداخت همه قیمت نیستند می تواند آن را به چند جزء تقسیم و پرداخت هر جزء را از یکی از غاصبین مطالبه نماید البته مالک نمی تواند حق خودرا چند مرتبه دریافت نماید 

 

نکته : در خصوص منافع مال مغصوب هر یک از غاصبین فقط به اندازه زمان تصرف خود و غاصبین بعد از خود ضامن است اگرچه استیفای منفعت هم نکرده باشد .

نکته : هرگاه مالک ذمه ی یکی از غاصبین را نسبت به مثل یا قیمت مال مغصوب ابراء کرده باشد دیگر نمی تواند به غاصبین دیگر رجوع کند زیرا ابراء یکی از موجبات سقوط دین و مانند ادای دین است 

 

رابطه بین غاصبین :

 رجوع هر یک از غاصبین به دیگری 

 

قانونگذار رابطه بین غاصبین را با یکدیگر در مورد بدل عین و منافع تنظیم کرده و شرایطی برای آن مقرر نموده است .

نکته : هرگاه مالک به غاصبی رجوع کند که مال مغصوب در دست او تلف شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر را ندارد و نمی تواند خساراتی را که پرداخت کرده است از غاصب دیگر مطالبه نماید ولی اگر مالک به غاصب جز آن کسی که مال در دست او تلف شده مراجعه نموده و مثل ویا قیمت ان را از وی بگیرد این غاصب می تواند به غاصبی که مال در دست او تلف شده است مراجعه کرده و طلب خسارت نماید .

 

ماده 318 قانون مدنی :

هر گاه مال رجوع کند به غاصبی که مال مغصوب در ید او تلف شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر ندارد ولی اگربه  غاصب دیگری به غیر آن کسی که مال در ید او تلف شده است رجوع نماید مشارالیه نیز می تواند به کسی که که مال در ید او تلف شده است رجوع کندیا به یکی از لاحقین خود رجوع کند تا منتهی شود به کسی که مال در ید او تلف شده است و به طور کلی ضمان برعهده کسی مستقر است که مال مغضوب در نزد او تلف شده است .

 

فرض غرور 

 

هرگاه یکی از غاصبان دیگری را مغرور کرده باشد چنانکه به ادعای اینکه مال متعلق به خود اوست آن را به تصرف دیگری داده باشد نمی تواند برای انچه به مالک پرداخته است به مغرور رجوع کند هرچند که مال مغصوب در دست او یعنی مغرور تلف شده باشد .

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۳۹
شعیب نظری

مسئولیت مدنی  الزمات خارج از قرارداد 

 

غصب 

 

غصب به چه معناست ؟

قانونگذار در ماده 308 قانون مدنی غصب را اینگونه تعریف می کند " غصب استیلاء بر  حق غیر است به نحو عدوان ،اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است .

برای تحقق غصب سه شرط لازم است :

الف ) استیلاء

ب)بر حق غیر 

ج)به نحو عدوان 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۵۵
شعیب نظری